شبهای تنهایی

سخت است حرفت را نفهمند ،
سخت تر این است که حرفت را اشتباهی بفهمند ،
حالا میفهمم ، که خدا چه زجری میکشد .
وقتی این همه آدم حرفش را که نفهمیده اند هیچ ،
اشتباهی هم فهمیده اند.

+نوشته شده در چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:,ساعت14:23توسط hengameh | |

گذشت دیگر آن زمان که فقط یک بار از دنیا می رفتیم . . . 
حالا یک بار از شهر می رویم . . .
یک بار از دیار . . .
یک بار از یاد . . .  
یک بار از دل . . .  
و یک بار از دست . . .
آری گذشت دیگر آن زمان .

+نوشته شده در چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:,ساعت14:23توسط hengameh | |

وقتی که هیچ چیز نداری ،
وقتی که دست هایت ویرانه هایی هستند بی هیچ انتظاری ،
حتی بی هیچ حسرتی ،
دیگر چه بیم آنکه تو را آفتاب و ماه ننوازند؟
وقتی میعادی نباشد رفتن چرا؟؟؟؟؟؟؟

+نوشته شده در چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:,ساعت14:22توسط hengameh | |

صدائی است که نام تو رو زنده نگه می داره ،
حتی زمانی که دیگران تو را به فراموشی سپرده اند .
اما بیشتر از همه دوست یک قلب است.
یک دیوار محکم و قوی در ژرفای قلب انسان ها ،
جایی که عمیق ترین عشق ها از آنجا می آید .

+نوشته شده در چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:,ساعت14:22توسط hengameh | |

وسعت عشق فرا تر از واژه و کلمه است ،
عشق یک دنیاست .
دنیایی که فقط به من و تو محدود نمیشود !
عشق دریچه ایست برای دیدن زیبایی های زندگی .
دنیایی است که در آن تو منبع شادی و آرامشی ،
دنیایی که در آن کینه و حسد و خشم و غرور جایی ندارد ،
هر چه هست فقط محبت و مهربانی و سادگی است . . . !

+نوشته شده در چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:,ساعت14:21توسط hengameh | |

خــــــدايا , خـــطا از مــن است , مـــيدانم
از من که ســـالهاست گـــفته ام :
 ايـــاک نـــعبد " "
اما به ديـــگران دل ســـپرده ام .
از من که سالـــهاست گفـــته ام :
ايـــاک نـــستعين " "
امـــا به ديـــگران تکـــيه کرده ام . . .
امـــا تـــو رهــــــــــــايــــــم نکـــن . . . !!!

+نوشته شده در چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:,ساعت14:21توسط hengameh | |

خدایـــــــــــم !
به درگاه تو دعا می کنم،
که در قلب منی ،
در عبور از دنیــــــــــــــای رنــــــــــــــج ،
راهــــــــــنمایم باش ،
قلبم را به سوی تو می گیرم ،
پس مرا به سوی خویشتن بخوان ،
و راه لطف و رحمتت را نشانم ده .

+نوشته شده در چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:,ساعت14:20توسط hengameh | |

و خداوند همان حس قشنگیست که در ظلمت شب آن زمانی که گلویت همه از بغض تر است وقتی از شدت تنهایی ایام به خود می پیچی و زمانی که فرومانده ز بخت خویشی لحظاتی که وجودت همه از درد پر است و کسی می خواهی تکیه بر شانهء بی منت او های های از ته دل ناله ات حلقه زند بر چشمت .

+نوشته شده در چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:,ساعت14:18توسط hengameh | |

منتظرم کسی بیاید بگوید :
سُـــــــک سُــــــک
من پیدا کردم گمشده ام را …

+نوشته شده در دو شنبه 24 تير 1392برچسب:,ساعت22:37توسط hengameh | |

من همین دیروز بود که رفتم … رفتم و روی همان نیمکت نشستم …
گل سرخی روی آن گذاشتم و مثل همیشه زیر لب گفتم : هرجا که هستی تولدت مبارک !

+نوشته شده در دو شنبه 24 تير 1392برچسب:,ساعت22:34توسط hengameh | |

باید کسی را پیدا کنم که دوستم داشته باشد ، آنقدر که یکی از این شب های لعنتی آغوشش را برای من و یک دنیا خستگیم بگشاید ؛ هیچ نگوید و هیچ نپرسد فقط مرا در آغوش بگیرد بعد همانجا بمیرم تا نبینم روزهای آینده را … روزی که دروغ میگوید ، روزی که دیگر دوستم ندارد ، روزهایی که دیگر مرا در آغوش نمی گیرد و روزی که عاشق دیگری می شود !

+نوشته شده در دو شنبه 24 تير 1392برچسب:,ساعت22:32توسط hengameh | |

هروقت خواستی بدونی کسی دوست داره یا نه تو چشماش زل بزن تا عشقو تو چشاش ببینی.

اگه نگاهت کرد عاشقته

اگه خجالت کشید برات میمیره

اگه سرشو انداخت پایین و یک لحظه رفت تو فکر بدون 1 لحظه بدون تو زنده نمیمونه

و اگه سرشو انداخت پایین و حرفو عوض کرد اصلا دوستت نداره

+نوشته شده در دو شنبه 24 تير 1392برچسب:,ساعت22:31توسط hengameh | |

استاد گفت فعل رفتنو صرف كن:

رفتم، رفتي، رفت

ساكت شدم، خنديدم، ولي خندم تلخ شد

استاد داد زد خب بعد؟

گفتم رفت رفت رفت

رفتو دلم شكست،غم رو دلم نشست

+نوشته شده در دو شنبه 24 تير 1392برچسب:,ساعت22:30توسط hengameh | |

گریـه نمـیکنم نه اینکه سـنگم....گریه غرورمو بهم میزنــه

مــرد برای هضم دلتنگی هاش....گریه نمیکنه قدم میزنه

گریه نمیکنم نه اینکه خوبم....نه اینکه دردی نیست نه اینکه شادم

یه اتفاق نصفه نیمه ام که ....یهو میون زندگی افتادم

+نوشته شده در دو شنبه 24 تير 1392برچسب:,ساعت22:29توسط hengameh | |

 

درد دارد " امـــروز " حرفــــــــــــــــــی

بـــرای گفتــــن نداشــته باشــی

با کســــــــــی کــه تا " دیروز "

تمام حــرف هایــت را فقــط

به او می گفتــــی ... !!! :(

+نوشته شده در دو شنبه 24 تير 1392برچسب:,ساعت22:27توسط hengameh | |

 

باز بــاران...

آری باز باران اما این بار بی ترانه...

آخر به جای اینکه “ابرها” به هم بخورند و تراته سر دهند “رابطه” ابر ها به هم خورده

و دیگر بهانه جو شده اند...

مگر خبر ندارید که ابر ها را با هزار زحمت بارانزا میکنند؟!

و معلوم نیست این ابر های مصنوعی کجا هوس باریدن کنند.

.

.

دلمان هوای باران کرده هوایی بارانی اما با تــرانـــ

+نوشته شده در دو شنبه 24 تير 1392برچسب:,ساعت22:20توسط hengameh | |

 

 

 

Copy of 1035

به درگاه تو دعا می کنم،

که در قلب منی،

در عبور از دنیــــــــــــــای رنــــــــــــــج،

راهــــــــــنمایم باش،

قلبم را به سوی تو می گیرم،

پس مرا به سوی خویشتن بخوان،

و راه لطف و رحمتت را نشانم ده،

 

normal_Avazak_ir-Space7

خواسته ام در این جایگاه، یعنی جایگاه بنده فقیر ناامید،

آن است که:

گناهان گذشته ام را بیامرزی

و در باقیمانده عمرم،مرا از گناه باز داری …

 

normal_1

گام گذاشتن بر نوک کوه وجود…

بسیار سخت تر از هر کار دیگری است…

 
 

normal_Avazak_ir-Sun18

دگر درد دلم درمان ندارد…

مسیر عاشقی پایان ندارد..

مرا در چشم خود آواره کردی..

نگاهت دور برگردان ندارد…

 

normal_Avazak_ir-Girl49

آیینی که آدمی را به گوشه نشینی…

وادار کند دوامی نخواهد داشت…

 
 

04

مگر می توان شیرینی عشق تو را چشید و از تو روی گردان شد ؟

مگر می توان لذت همجواری با تو را درک کرد و میل جای دیگر داشت ؟

 

 

15

سرنوشت مرا خیر بنویس

تقدیری مبارک

تا هر چه را که تو دیر می خواهی زود نخواهم

و هر چه را که تو زود می خواهی دیر نخواهم .

 
 

من شکستن نمیدانم ، ولی هر کس از کنارم گذشت شکستن را خوب بلد بود دلم را، عهدش را ، غرورم را ، کمرم را..دلم را با نگاه سردش..و کمرم را.. با رفتنش

اگر تنهایی ام چشم مرا بست…

اگر دل از تنم افتادو بشکست..

فدای پای قلب آن عزیزی..

که درهر جا که باشد یاد ما هست…

 

گــاهــی وقــتــهــا مــجــبــوری اَحــمـق بــاشـی !  رویِ کــاغـَـذ مــیــنــویــســم  دَســتــهــایِ تـــُـو . . .  و رویِ آن دســت مــیــکــشــم . . . !!!

آنقدر قوی باش تا هر روز با زندگی روبه رو شوی…
زندگی یک مسابقه نیست،
بلکه سفری است که هر قدم از مسیر آن را
باید لمس کرد،
چشید،
و لذت برد…

 

30

در روز عشاق برای دوستت کارتی بفرست..

و روی آن بنویس..

از طرف کسی که فکر میکند تو بی نظیری…

 

01

جریان زندگی چیزی جز…

مبارزه میان عاطفه و عقل نیست…

 
 

Avazak.ir-Love10708

سالهاست کوهستان دلم به حرمت ردپایت …

به برف هایش اجازه آب شدن نمیدهد…

+نوشته شده در دو شنبه 24 تير 1392برچسب:,ساعت22:19توسط hengameh | |

hj

دشت‌هایی چه فراخ!
کوه‌هایی چه بلند
در گلستانه چه بوی علفی می‌آمد!

من در این آبادی، پی چیزی می‌گشتم:
پی خوابی شاید،
پی نوری، ریگی، لبخندی.

+نوشته شده در دو شنبه 24 تير 1392برچسب:,ساعت22:16توسط hengameh | |

روزی میــرسَد

بـــی هیــــچ خَبـــَـــری

بــآ کولـــــه بــــآر تَنهـــآییـَم

دَر جـــآده هــآی بـی انتهــــآی ایـن دنیــآی عَجیـــــب

رآه خــــوآهم افتـــــآد

مَـــن کـــه غَریبـــــم

چـــه فَــــرقی دآرد کجـــــآی ایـــن دنیــــــآ بـآشــــم

همــه جــــآی جهــــآن تنهـــــآیی بــــآ مَـــن است…

+نوشته شده در یک شنبه 16 تير 1392برچسب:,ساعت14:11توسط hengameh | |

گــریه کــار کمــی ست بـــرای توصـــیف نــداشتنــت …


دارم بــه رفتــار پــرشکــوهـی شبیــه بـه مــرگ فکــر مــی کنـــم …

+نوشته شده در یک شنبه 16 تير 1392برچسب:,ساعت14:10توسط hengameh | |

اگــر “او” بــرای “تــو” ســاختــه شـــده!

مـــن” بـــرای “تـــو” ویـــران شـــده‌ ام!

+نوشته شده در یک شنبه 16 تير 1392برچسب:,ساعت14:10توسط hengameh | |



انصـــاف نبـــود ...

رفــتنت با خــودت بـاشــد ،

فـــرامـــوش کــردنت بــا مــن …

+نوشته شده در یک شنبه 16 تير 1392برچسب:,ساعت14:10توسط hengameh | |




به وســعـت نـدیــدن نــگاهــت خستــه ام

چگــونــه بشکنــم ثــانیــه هــای سنگـیــن دوریــت را ؟؟؟

+نوشته شده در یک شنبه 16 تير 1392برچسب:,ساعت14:6توسط hengameh | |



من خوبـــــــم..!

عاشق نیستم..

فقط گاهـــی به یادش که می افتم،

دلم تنگــــ میشود...

این که عــــشق نیست…

+نوشته شده در یک شنبه 16 تير 1392برچسب:,ساعت14:5توسط hengameh | |




دارم از تــو حــرف می زنــم...

امــــا روحــت هم از نوشــــته هــایم خبــر نــدارد...

ایــــرادی نــــدارد یــاد تــو...

به نوشتــــه هــایم رنــگ می دهــد...

شــایــد دیگــری بخــــواند و آرام گیــــرد ذهــــن پریشــــانش…

+نوشته شده در یک شنبه 16 تير 1392برچسب:,ساعت14:5توسط hengameh | |





تمــام روزهـایی كــه...

 ســرگرمیت بـودم زندگیــم بـودی
!!!

+نوشته شده در یک شنبه 16 تير 1392برچسب:,ساعت14:5توسط hengameh | |



وقتـــی عاشقـــانه هایــت بوی رفتــن می داد...

این روزهای تنهـــایی دور از انتظــار نبـــود...

+نوشته شده در یک شنبه 16 تير 1392برچسب:,ساعت14:4توسط hengameh | |

اگر کسی دیوونت بود تو عاشقش باش
اگر عاشقت باشه تو دوستش داشته باش
اگر دوستت داشته باشه بهش علاقه نشون بده
اگر بهت علاقه نشون داد فقط لبخند بزن
اینطوری وقتی همیشه یک پله ازش عقب باشی
اگر یه وقت خسته شد و یک پله جا موند تازه میشین مثل هم…

+نوشته شده در شنبه 15 تير 1392برچسب:,ساعت22:36توسط hengameh | |

درست یک روز است که یکدیگر را ترک کرده ایم…

ولی بی تو لحظه ها آن قدر دیر میگذرند

که میخواهم فردا…

سالگرد جداییمان را جشن بگیرم !
]

[تصویر: 4kbzsrt%255B1%255D.jpg]

+نوشته شده در شنبه 15 تير 1392برچسب:,ساعت22:35توسط hengameh | |

ساعت از نیمه شب گذشته است و من به این می اندیشم :
اگر کاری که ” عشق ” با من کرد با تو می کرد
چند روز دوام می آوردی ؟؟؟؟
[
[تصویر: mahtab.jpg]

+نوشته شده در شنبه 15 تير 1392برچسب:,ساعت22:33توسط hengameh | |

یه صفحه سفید، به همراه یک قلم
این بار حرف ،حرف نگفته ست
یک حرف تازه
نه از تو …
هی فکر می کنم
هی با قلم به کاغذ سیخ می زنم
اما
دیگر تمام صفحه ها معتاد نامت اند
انگار این قلم
جز با حضور نام تو فرمان نمی برد
در تمام صفحه های دفتر شعرم
در گوشه های خالی قلبم
در لحظه های تلخ سکوتم و فکرهام
چیزی به جز تو نیست که تکرار می شود
مثل درخت در دل من ریشه کرده ای



[تصویر: www_sunna-info-71.JPG]

+نوشته شده در شنبه 15 تير 1392برچسب:,ساعت22:30توسط hengameh | |



بــوي پــاييـز ميـــ ــدهد

تابستانِ اينروزهــا ؛

گويـا كه شـــ ــ ــهريـــور عــــاشــق شده است!

+نوشته شده در شنبه 15 تير 1392برچسب:,ساعت22:30توسط hengameh | |

مستـ از تو

مــے رقصمـ تا سرگیـــجــہ

تا تار شدטּ اتاقـ

تا سیاهـ تر شدטּ چشممـ

تا نبینمـ

نبودنـ بــے دلیلتـ را

+نوشته شده در شنبه 15 تير 1392برچسب:,ساعت22:30توسط hengameh | |

گفتم كه دوستت دارم ، گفتی كه باور نداری
گفتم اين كلمه را از حفظ نمی گويم از ته دلم می گويم ، گفتی دلم را نيز باور نداری
سكوت تلخی كردم و... مدتی سكوت با چشمانی خيس
گونه ام خيس و قلبم شكسته
گفتی كه تو قلبم را شكستی ، گفتم كه قلبت شكسته نشد ، احساست در هم شكست
گفتی سكوت كن ميخواهم گريه كنم ، من نيز سكوت كردم و ...

+نوشته شده در شنبه 15 تير 1392برچسب:,ساعت22:29توسط hengameh | |


دست هایت که مال من باشد ...!

هیچکس..!!

مرا..!! دست کم نخواهد گرفت ..!!!

+نوشته شده در شنبه 15 تير 1392برچسب:,ساعت22:29توسط hengameh | |


پٌر مى كنم پياله ها را

يكى پَس از ديگرى...

سَر مى كشم شرابِ خيالت را

مَست مى شَوَم...مَست!

فِكرَش را بكٌن

اگر دَر كِنارَم بودى

مَست كه نه

ديوانه ات مى شدم...ديوانه!

+نوشته شده در شنبه 15 تير 1392برچسب:,ساعت22:29توسط hengameh | |

این روزها فقط کافیه کمیـــــ حضور نداشته باشیـــــ ،

فراموشتــــــ نمی کننـــــ ،

بلکه براتـــــ یه جایگزینــــ انتخابــــ میکننـــــــ کهــ سرگرمــــ بشنــــــ...

بعد تو دلشونــــ میگنـــــ گور باباشــــــ که نیستـــــ ...!!!

 

 

 

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


+نوشته شده در شنبه 15 تير 1392برچسب:,ساعت22:28توسط hengameh | |

باز می گــــــــــــــــــــــــــــردم

بالــــــــــــــــــــــهایم را خواهـــــــــــــــــــــی دید...

آسمــــــــــــــــــــان،همیشــــــــــــــــــــه پشتِ ابر می ایستد...!!!

عکس عاشقانه بال

+نوشته شده در شنبه 15 تير 1392برچسب:,ساعت22:27توسط hengameh | |


آن شب ...


که مـــاه عاشـــقــانه هـــایمـان را ...
 

تماشا می کرد ...

آن شب که شب پره ها ..

عاشــقـــانه تر ..

نــــور را می جســـتند ...!

و اتاقم ..

سرشار از عطر بوسه و ترانه بود... !

دانستم..

 




تـــــو پـــژواک تمــــام عـــاشــقـانه های تاریخی...!


njc53z2ds7kfh9zghmdb.jpg

+نوشته شده در شنبه 15 تير 1392برچسب:,ساعت22:27توسط hengameh | |

د پاهایم را پاک می کنم

به کسی نگویید

من روزی در این دنیا بودم.


خدایا

می شود استعـــــفا دهم؟!

کم آورده ام ...!


9u6n5bxt0z5kt49br1.jpg

+نوشته شده در شنبه 15 تير 1392برچسب:,ساعت22:26توسط hengameh | |